ازدواج

چرا ازدواج نمیکنید ؟

 

 

مهمترین موضوعاتی که از ازدواج ممکن است به ذهن هر جوان مسلمان ایرانی برسد این است که ازدواج از سفارشات اکید دینی ، سنت پیامبر و روشی اخلاقی و انسانی برای تداوم آرامش در زندگی و بلوغی برای به تکامل رسیدن انسان است .
اما چرا در جامعه ما سن ازدواج بالارفته و رغبت به ازدواج کم شده و جوانان زیاد مایل نیستند مسولیت زندگی مشترک را بپذیرند و یا بهتر گفت پسران آنچنان که انتظار میرود به خواستگاری دختران نمیروند ؟
? شاید عواملی که بتوان برای آن شمرد خیلی متنوع باشند اما بعضی از دلایلی که بنظر من مهمتر از بقیه دلایل است را بیان میکنم .
?) تفاوتهای مردان و زنان امروز با زنان و مردان در گذشته
?) عدم وجود قانون برای حمایت از خانواده
?) نبودت تامینهای اقتصادی
?) دور شدن از اعتقادات عمیق و ظاهر سازی و ریا
?) تغییرات و تحریفات در آداب و رسوم
?) مادی شدن زندگیها
هیچ شکی نیست که از مقایسه دختران امروز جامعه که در اولویت اول تصوراتشان تحصیلات را مورد توجه قرار میدهند و از ابزارهای مختلف برای رسیدن به آن استفاده میکنند با دختران سالهای گذشته که حداقل تحصیلات عالیه در درجه اول اولویت زندگی آنها نبوده به تفاوتهای خاصی میرسیم .در تصورات ذهنی دختران دیروز مرد و زن تعاریف دیگری داشت و حتی بعضاً با بی عدالتی و ظلمی که نسبت به زنان میشد زنان سازگارتری به جامعه تحویل میشد و البته سازگارتر بودن زنان ریشه در عوامل مختلفی داشت که در تربیت آنها موثر بود .زن صد سال قبل که با زور باتوم میخواستند چادر از سرش بردارند خانه نشین میشد و زن امروزی روسری بر روی سرش نمیماند .
نقش نیازهای مادی و اقتصادی زندگی نیز موضوعی بدهیست بهر حال زندگی نیازهایی دارد که آرامش مادی و روحی زندگی نیازمند بر آورده شدن آنها و حتی الامکان تضمین آن است .در حال حاضر جوانان پسر (بدون توجه به پارتی و پول پدر) از دوران دبیرستان که انگیزه های ازدواج را در آنها متبلور میکند کمتر امید به اشتغال و شغل مناسب و وامنیت اقتصادی دارند و این درحالیست که کشور ما بر روی معادن ثروت خوابیده است .
در عین عدم امنیت اقتصادی بی عدالتیهای اقتصادی را هم شاهد هستند که خود سرخوردگیهای خاصی را بهمراه میآورد .
مردم زمانه ما مانند گذشته در عمق مسائل دینی زندگی نمیکنند بلکه کراراً مشاهده میشود بر روی سطح آن شناور شده اند .
بارها در کتابهای درسی مطالعه کرده ایم دین موسی(س) و عیسی(س) را تحریف کردند اما (کتاب آسمانی ) محمد(ص) از این تحریفات مصون میماند اما همه ما میدانیم آموزه های پیامبر ما را نیز دستخوش تحریفات فراوان کرده اند و ارزشهای دینی در زندگی مشترک مانند گذشته ارج نهاده نمیشود و ما هم مانند پیروان ادیان دیگر راه را به بیراهه رفته ایم فقط با این تفاوت که کتاب دینیمان دست نخورده مانده در عین حال هر کجا لازم بدانیم به ظاهر سازی روی میآوریم .
در آداب و رسوم و فرهنگها هم که بسیار روشن است و نیاز به توضیحات ندارد .
در مورد مادی شدن زندگیها و بدست آوردن اولویت بالاتر مسائل مادی در زندگی هم خود شاهد قضایا هستید شروع زندگی و تداوم و پایانش به گرایشهای مادی در آمیخته و مانند گذشته نیست .زندگیهای امروزی بعضاً مانند یک فرع از اصل مادی زندگی شده است بصورتی که بدون آن گرایشات مادی زندگیها دوام و معنای زیادی نخواهد داشت .
شاید در گذشته دختران به شروع کردن از صفر فکر میکردند اما عموما در حال حاضر از ابتدا قائل به رفاه و امکانات خاص زندگی هستند و این تغییرات دائماً رو بگسترش بوده است .
? اما بحث عمده ما در اینجا موضوعات قانونی مربوط به خانواده است .
ازدواج و تشکیل خانواده چقدر در نظر قانون اهمیت دارد ؟
قانون کشور برای حمایت از زندگی مشترک چقدر سرمایه گذاری کرده است ؟
برای حمایت از نهاد خانواده چه زن و چه مرد به چه ابزار قانونی دسترسی دارند ؟
در قانون اساسی از خانواده و از زنان صحبت بمیان آمده و از حمایت صحبت شده همچنین از ایجاد شغل و مسکن برای مردم صحبت به میان آمده اما اصلا به آن عمل نشده است .
چون عامل به این قوانین همیشه دولت بوده است .



نوشته شده در شنبه 86/12/18ساعت 4:30 عصر توسط یاسین نظرات ( ) |


 Design By : Pichak